این تقریباً برام عادت شده که هربار برم شهرری سری هم به مزار مرحوم فیروزآبادی مؤسس بناهای خیریه بزنم. البته در پست های قبلی مختصری از نکات ارزنده و شخصیت منحصربفرد ایشون بویژه شیفتگی معنوی پدرم با این نیکمرد جاودانه کسوت ت ذکر نموده‌ام. اما این دفعه آخری که اتفاقاً همسرم مرا همراهی می‌کرد با موضوعی مواجه شدم که برایم فوق العاده غیرمنتظره و افتخارآمیز بود (چیزی شبیه خواب).

 بمحض ورود به آرامگاه که فضای نسبتاً بزرگی دارد طبق عادت همیشگی پای مزار ایستادیم و با ادای ادب و احترام فاتحه‌ای خواندیم. اما همینکه رویم را بجانب راست برگرداندم متوجه بَنِری در قطع نسبتاً بزرگ شدم که به دیوار شمالی آرامگاه نصب شده بود و ظاهراً حاوی عکسهایی قدیمی و آشنا از بخش‌های مختلف بیمارستان و تاسیسات مورد نظر بود. نزدیکتر که آمدم با کمال تعجب دیدم تعدادی از اون عکسها از آرشیو خودمه که از آلبوم شخصی مرحوم پدر دریافت کردم. شاید حدود دَه عکس در این مجموعه بود که چهارتا از اونها متعلق به خودم بود و از همه جالبتر اینکه عکس تکی مرحوم پدر که در برابر عمارت تاریخی بیمارستان برداشته شده بود در کانون عکسها درج شده بود و جلوه‌ی خاصی داشت.

همچنین عکس دسته جمعی کارکنان شریف بیمارستان که مربوط به دهه سی و چهل بود و پدرم شانه بشانه مرحوم آیت الله فیروزآبادی ایستاده بود برایم واقعاً افتخارآمیز بود و از اینکه امضای پای عکسها که نامم را دربر داشت بسیار خوشحال شدم و احساس کردم اولین باره تعلقات خانوادگی‌مان پاس داشته میشه.

در خاتمه ضمن عرض ارادت، مراتب تشکر خود را از گردانندگان و متولیان گرانقدر موسسات و بنیادهای خیریه حضرت آیت الله فیروزآبادی ابراز نموده و علو درجات درگذشتگان این خاندان جلیل را خواهانم.




مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

فرفره کاغذی به آهستگی.. Brittany محصل ،فعال در صنعت هتلداری / گردشگری به وبلاگ دبستان دخترانه مسعود فاتح خوش آمدید. همه چیز درباره پاوربانک ها ...من و نور دانلود آهنگ های جدید - ریمیکس شاد تولیدکننده تجهیزات روشنایی و نورپردازی led